Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، چشم‌های کشیده و زیبایش را که در آغوش گرم و آرام مادر باز کرد، تمام «نبطیه» خندید. «احمد» با آن صورت قرص ماه و لپ‌های گُلی، بامزه‌تر از آن بود که دل «سلام» را نَبَرد. 

سلام برای گرفتن‌اش دستپاچه بود. نمی‌دانست چه کند. تکه‌ای از تن‌اش روبه‌رویش بود و زن‌های نبطیه برایش کِل می‌کشیدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چشم‌هایش را ذوق‌زده ریز کرد و با دقت موهای بور و حریری جلوی پیشانی کوچک احمد را بویید و به زن‌ها نشانش داد. باورش نمی‌شد این همان جنینی‌ست که پس از نه ماه انتظار، حالا از وجودش، به دنیا آمده. قلبش را روی دست‌هایش می‌دید! احساس می‌کرد اگر احمد را به سینه‌اش نچسبانَد چیزی در او نمی‌تپد! سلام خندید و با تمام جانش احمد را به آغوش کشید. نمی‌توانست حتی یک سانتی‌متر فاصله را هم تحمل کند. اگر دست خودش بود، هیچ‌وقت بند ناف احمد را از رگ‌هایش نمی‌بُرید!

سرباز حزب الله

زن‌های نبطیه هم با دیدن حجله نوزاد جدید شهرشان، کل می‌کشیدند و نقل می‌پاشیدند. دور سر سلامِ شانزده ساله و احمد یک روزه‌اش شلوغ بود. چون همه پاقدم نورسیده را برای گور به گور کردن اسرائیلی‌هایی که مرزهای کشورشان را با زور رد کرده بودند و داشتند به خانه‌هایشان می‌رسیدند، خوب می‌دیدند.

احمد فرزند ارشد محمد مشلب، از تاجران سرشناس لبنانی بود

«احمد یک مرد دیگر از عشیره مقاومت است که در گهواره‌، عطر حزب‌الله می‌دهد!» این را پیرزن‌های نبطی زیر گوش سلام، دختر خاندان معروف بدرالدین می‌گفتند اما سلام، حواسش پرت لپ‌های احمد بود و آن‌قدر دست‌های کوچک و صورتی‌اش را پشت سر هم می‌بوسید که هر دو با هم خوابشان برد.

احمد و خواهرش

زن‌ها که دل‌شان نیامده بود خواب قشنگ‌شان را به هم بریزند آرام آرام رفتند سر خانه و زندگی‌شان. خنکای شاخه‌های بهارنارنج‌ لبنانی از پشت پرده آبی آسمانی، بین موهای سلام و احمد سرک می‌کشید که پدر برگشت. با دیدن‌شان قند توی دلش آب شد و الحمدلله گفت. مادر و پسر، آرام نفس می‌کشیدند و شیرین روی کاناپه زیر پنجره خواب‌شان برده بود. مثل یک رویای گرم و دل‌کش، کنار ساحل مدیترانه. انگار که تلخیِ هیچ غمی، گره‌های محکم آغوششان را از هم باز نخواهد کرد. اما مگر می‌توان حرکت منظم عقربه‌های ساعت زندگی را متوقف کرد و تا ابد خواب ماند؟! نوزادها، جوان می‌شوند و جوان‌ها، پیر. احمد هم، خیلی زود، بزرگ و بیدار می‌شد؛ آن‌قدر زود، که سلام، حتی نمی‌رسید برایش رویا ببافد.

ان‌شاء‌الله إِمّی

آن روزها صهیونیست‌ها کوچه به کوچه جنوب لبنان را قرق کرده بودند. می‌خواستند عروس خاورمیانه را به نقشه غصبی فلسطین سنجاق کنند و از سرزمین پیامبران برای خودشان وطنی عظیم بسازند. شهر هم پر از تابوت مردانی شده بود که به جرم دفاع از وطن‌شان مُرده بودند. احمد توی همین کوچه‌ها می‌دوید و روی شانه‌های پدرش زیر همین تابوت‌ها را با دست‌های کوچک پنج ساله‌اش گرفته بود که خبر پیروزی پیچید.

احمد انتخاب کرد؛ بینِ نعمت‌های دنیا و نعمت عفاف و جهاد؛ و رستگار شد

تمام دیوارهای زخمی شهر عطر قرنفل می‌داد و پشت‌بام‌ها پر از هلهله بود. سلام، سر احمد را روی زانویش خوابانده بود و زیر درخت بهارنارنج برایش نَشیدِ مقاومت می‌خواند. احمد نگاهی به سلام انداخت: «إِمّی، ما پیروز شدیم؟» سلام خندید و پیشانی درخشان احمد را بوسید: «مردان حزب‌الله را دیدی؟ دیدی چطور با اسرائیلی‌ها جنگیدند پسرم؟ من عهد بسته‌ام و دوست دارم تو هم یک روز مثل آن‌ها سرباز امام زمان (عج) باشی.»

خانواده مشلب جزو قشر متمول شهر نبطیه‌اند

احمد ایستاد و از میانه درِ باغ بزرگ خانه‌ ویلایی‌شان، به پرچم‌های زرد حزب‌الله که پشت سر آخرین تابوت‌ راه افتاده بودند خیره شد. دوست داشت زودتر قد بکشد و آرزوی سلام را برآورده کند. اسم سرباز امام زمان (عج) را که از دهن مادرش شنید برایش خیلی مقدس شده بود. سلام صدایش زد. احمد مشت‌های کوچکش را توی هم فشار داد و به طرف مادرش که در بدرقه تابوت اشک می‌ریخت دوید: «ان‌شاء‌الله إِمّی» و سلام با تمام جانش خندید.

غریب طوس

احمد دیگر آرام و قرار نداشت. روضه‌های قتلگاهی که سلام، هر روز، توی خانه می‌خواند کم کم داشت از او شهیدی دیگر برای کرب‌وبلایی تازه می‌ساخت. پانزده ساله بود اما رگ‌هایش پر شده بود از غیرت یک مجاهد هفتاد ساله. عکس رهبر را همیشه توی جیبِ روی قلبش می‌گذاشت. مردهای همسایه می‌خواستند سر به سرش بگذارند. می‌گفتند: «الخامِنائی رهبر ایران است نه ما!» آن‌وقت بود که اخم‌های «احمد مشلب» توی هم می‌رفت: «رهبر ایران، رهبر ماست و بر ما هم ولایت دارد.»
 

احمد در ۲۱ ‌سالگی شهد شیرین شهادت را نوشید

تا اینکه برای زیارت شاه خراسان به ایران آمد. وقتی هفده ساله بود. و اولین پابوسش را در حرم با اشک‌هایی که امانش را بریده بود به جا آورد. غربت امام رضا (ع) برایش مفهومی ورای همه غربت‌ها داشت. او عاشق شده بود. عاشق این امامِ رئوف که می‌دانست دست‌های نوجوانش را خالی برنمی‌گردانَد. آن روز کسی نفهمید توی سر احمد چه گذشت و کنج صحن انقلاب با آقایش چه عهدی بست اما وقتی که برگشتند و مدت‌ها بعد با اسم جهادی «غریبِ طوس» راهی دفاع از حرم شد، سلام، هزار بار در بدرقه‌اش، خاک خیابانی که احمد از آن گذشته بود را بوسید و بلند «یا رضا (ع)» گفت.

مدافع میلیاردر

هیچ‌کس جز سلام، باور نمی‌کرد احمد رفته باشد سوریه. آن هم برای جنگ! تازه، شیرینی رتبه هفت رشته تکنولوژی اطلاعاتش در تمام لبنان را خورده بودند. هنوز برای شهادت خیلی جوان بود. پسرهای محله السرای باورشان نمی‌شد آن احمد مشلبِ بچه پول‌دار، با آن بی‌ام‌و آخرین سیستم‌اش که تا لب تر می‌کرد سلام خانم و محمد آقا، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را برایش جور می‌کردند حالا با پای خودش رفته قتلگاه! اصلا پسر لوسی که حتی دندان‌هایش را ارتودنسی کرده‌اند چه به جنگ؟! 

احمد، نازپرورده مادرش سیده سلام بدرالدین بود

آمدند خانه احمد. جلوی همان باغی که شبیه قصرهای توی فیلم‌ها بود. بی‌ام‌وِ لوکس و دلبر هم‌محله‌ای‌شان توی حیاط داشت خاک می‌خورد. می‌خواستند زنگ بزنند. با سلام خانم حرف بزنند. حقیقت را بپرسند. اما سکوت خانه گویاتر از همه جواب‌ها بود. سلام با عکس احمد زیر درخت بهارنارنج نشسته بود و روضه قتلگاه می‌خواند، برای حضرت زینب (س). انگار که آن بانو هم روبه‌رویش نشسته بود!

غیورِ غریب

روزها از رفتن احمد می‌گذشت و خبرها می‌رسید که چقدر مرد شده بود. یک سربازِ تمام عیارِ امامِ زمان (عج). طوری در این دنیا زندگی کرده بود که انگار برای ابد در آن است و طوری از آن دل کنده بود که گویی بقایی جز در آخرت نیست. او با آن ریش‌های تازه جوانه‌زده لطیفش آن‌قدر مرد شده بود که نه دارایی پدر تاجر و نه ماشین و خانه و قبولی‌اش در بهترین دانشگاه، نتوانسته بود پاگیرش کند. پسرِ سلام، به جای پا، بال درآورده بود و دیگر روی زمین ما آدم‌های در به درِ چندرغازِ دنیا، جایی نداشت. 
 

احمد در وصیت‌نامه‌اش از روابط دختران و پسران در فضای مجازی اظهار تعجب و تاسف می‌کند و می‌گوید او از همه شبکه‌های مجازی استفاده می‌کند اما دچار این روابط نیست

احمد با آن پشتوانه مالی و چهره جذابی که می‌توانست دختران لبنان را در برابرش صف کند، دست‌هایش را باز کرده بود و پاک و مطهر از غل و زنجیرِ منم‌ها رها شده بود. هرچند دیگر چیزی جز چشم‌های منتظر مادرش سلام، او را به سمت نبطیه نمی‌کشاند: 

«آیا می‌توان لحظه‌ای بهتر از شهادت به دست آورد، ای نور چشمانم، ای مهربان؟ ای اوّلین کلمه‌ای که از زبانم خارج شد. ای اوّلین آموزگار مکتب شهادت، ای کسی که در زمین با دستانش تکان خوردم. ای کسی که مرا بزرگ کرد تا مردی از مردان صاحب الزمان باشم. گرم‌ترین سلام‌ها به تو ای زن صبور. ای کسی که بیشتر از من بر شهادت در این راهِ کربلایی تأکید داری. تمسّک جوی به قرآن و اهل بیت. مرا در دعایت فراموش نکن که دعای تو مستجاب می‌شود و امید دارم که تو را در مقابل حضرت فاطمه (س)، سرور زنان جهان، روسفید کنم. خبر شهادتم خبر آسانی نیست برای تو، ولی توکّل بر خدا، دیدار ما در بهشت، در کنار حضرت زینب (س) و اهل بیت.

ای مادرم صحبت با تو خیلی خوب است، ولی وقت تنگ است. مرا ببخش و از تقصیراتم بگذر. مادرم دوستت دارم و تو خسته شدی و زحمت کشیدی تا مرا بزرگ کردی و می‌خواهم به تو بگویم: مثل حضرت زینب صبر کن. مثل ام البنین که چهار پسر تقدیم کرد و صبور ماند و برای پسرانش ناراحت نشد و برای امام حسین ناراحت شد و تو یک پسر تقدیم کرده‌ای و هنوز پسران بیشتری باید تقدیم کنی و صبور باشی و قطعاً تو باید صبور و مؤمن باشی، چون تو ما را در این خط بزرگ کردی و چیزعجیبی برای تو نخواهد بود که پسرت شهید بشود. تو بودی که برای شهید شدنم دعا کردی و مرا برای آن تربیت کردی. پس صبور و مؤمن باش، برایم دعا کن و همچنین مرا ببخش. این چنین نیست که بخواهم به تو بگویم دوری سخت نیست. ولی دوباره همدیگر را ملاقات می‌کنیم؛ در بهشت.»

بیدار شدم

سلام، صفحه گوشی‌اش را هزار بار بوسید و هزار بار فیلم احمد را زیر درخت بهارنارنج تماشا کرد. اما مگر می‌شد دل برید؟ مگر یک مادر چقدر می‌توانست صبور باشد که رستگاری فرزندش را بر دردمندی قلبش ترجیح بدهد؟ چطور می‌توانست کندن قلب و به خاک سپردش را ببیند و زنده بماند؟ چطور بالای سر تابوت احمد می‌رسید؟ پسرش الآن زیر گلوله کدام تانک بود؟ توی کدام گودال؟ چقدر زیر چشم‌های قشنگش سیاه شده بود. چقدر لباس سربازی امامِ زمان (عج) به او می‌آمد. و چقدر دلش برای لبخند شیرین احمدش تنگ شده بود. اما نبود. احمد رفته بود. به جایی دور از آغوش سلام. به آنجا که چشم در چشم گرگ‌های داعشی فریاد می‌زد: «هیهات منا الذلة»

در عالم رازی‌ست که جز به بهای خون فاش نمی‌شود ...

به آنجا که دقایقی بعد، بمب هاون ۶۰، ارباً اربایش کرد، به آن نقطه سرسبز که آخرین فیلم وصیتش را برای ما گرفته بود: 

«مواظب حجاب خود باشید که این مهم‌ترین چیز است. در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به فکر باشید و زینبی برخورد کنید. سه چهارم دختران، در حال حاضر، حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که می‌پوشند، واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا بپوشند، ولی عبایشان دارای مد و برق است. داریم به سراغ بدعت‌ها می‌رویم. حجاب می‌پوشیم، ولی بدن‌نما. یا حجاب دارد ولی به مردان نگاه می‌کند. باید چشم خود را به زمین بدوزد و احترام عبایی را که بر سر دارد نگه دارد. ما باید از فاطمه زهرا (س) الگو بگیریم. الان حجاب بر سر دارد، ولی همراه با مدل‌های جدید، یا صورت آرایش کرده است.

او منتظر ماست نه این که ما منتظر او باشیم. هنگامی می‌شود گفت منتظریم که خود را اصلاح کنیم ولی اگر خود را اصلاح نکنیم هیچ گاه ظهور نخواهد کرد.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «از تقصیرهای بر گردنم گریه می‌کنم و سؤالی که در قبر قرار است از من پرسیده شود.»

اگر از من در قبر پرسیده شود که تو برای جبهه و این راه چه کرده‌ای؟ چه می‌خواهی جواب بدهی؟ می‌گویی که می‌توانستم در این راه گام بردارم. می‌توانستی؟ چرا نرفتی؟ باید بیدار شد. می‌توانی و نمی‌آیی؟ من خواب بودم و بیدار شدم. اکنون جهاد کردم و به جبهه آمدم؛ زیرا از تو سؤال می‌شود که چه می‌کنی و چه کرده‌ای برای این راه؟ این راهی است که امام حسین و اهل بیت (ع) و یارانش برای آن شهید شدند. ما الان داریم آن را ادامه می‌دهیم، ولی مردمی را می‌بینم که به این راه ایمان ندارند. واقعاً چطور می‌شود؟ می‌گویند این‌ها چگونه می‌روند؟ این راه امام حسین (ع) است و او به خاطر ما و دین و ناموسمان شهید شد. الان هم جوانان به جبهه می‌آیند و می‌جنگند و برای دین و ناموس‌شان شهید می‌شوند. تو چطور؟ چه جوابی داری؟ می‌توانی و نمی‌آیی؟ از خواب بیدار شو!»

کد خبر 792167 منبع: فارس برچسب‌ها لبنان خبر ویژه مدافع حرم

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: لبنان خبر ویژه مدافع حرم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۳۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حفظ حقوق عمومی با سلام و صلوات نمی‌شود/ دادستان‌ها نباید در امور اجرایی مداخله کنند

مجموعه برنامه دادیار در این هفته به موضوع "نقش قوه قضائیه در حفاظت از حقوق عامه" اختصاص داشت که با حضور احمد قاسمی، مدیر کل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

وی در ابتدای این بحث در خصوص مفهوم حقوق عامه گفت: حقوق عامه در قوانین موضوعه تعریف نشده است، ولی آنچه که هم اکنون قوه قضائیه در دستورالعمل، نظارت و پیگیری تعریف می‌کند این است که حقوق عامه همان حقوق مقرر در قانون اساسی و قوانین موضوعه است که نقض آن ابعاد یک محله، منطقه یا یک شهر را در معرض آسیب و خطر قرار می‌دهد که در این رابطه می‌توان به نقض حقوق زیست محیطی، سلامت و امنیت انسانی و استانداردهای اجباری اشاره کرد.

مدیرکل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه تصریح کرد: مخاطب حقوق عامه یک محله، منطقه یا یک شهر است، اما زمانی که جرم علیه یک شخص اتفاق می‌افتد این موضوع ناظر به حقوق خصوصی است که طریق طرح دعوای آن متفاوت از حقوق عامه است.

قاسمی در رابطه با مبنای قانونی حمایت از حقوق عامه نیز بیان داشت: در بند ۲ اصل ۱۵۶ قانون اساسی وظیفه قوه قضائیه احیای حقوق عامه مقرر شده است همچنین به موجب مواد ۲۲، ۲۹۰ و ۲۹۳ قانون آئین دادرسی کیفری این وظیفه به نهاد دادسرا شامل دادستانی کل کشور و دادسراهای سراسر کشور محول شده است.

حفظ حقوق عمومی وظیفه نهاد دادسرا است

وی تاکید کرد: حفظ حقوق عامه یکی از وظایف دادستان‌ها و نهاد دادسرا است که در دیگر کشورهای دیگر نیز به همین شکل است.

مدیرکل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه تصریح داشت: اگر بخواهیم به صورت موسع حقوق عامه را تفسیر کنیم، شامل همه حقوق مردم در فصل سوم قانون اساسی خواهد شد. مردم در قانون اساسی از ۷۰ حق برخوردار هستند که حقوق عامه شامل همه این حقوق می‌شود، ولی زمانی که ما قصد داشتیم لایحه صیانت از حقوق عامه را تدوین کنیم و یا معاونت حقوق عامه را در دادسرای کل ایجاد کنیم مفهوم مضیق آن را در نظر گرفتیم که شامل اموال عمومی، انفال مانند اراضی ملی و اراضی دولتی، سواحل و… و همین طور حدود زیست محیطی استانداردها است و دلیل هم این بود که شاید دیگر بخش‌های قوه قضائیه وظیفه حفظ و احیای حقوق دیگر را دارند و وظیفه معاونت حقوق عامه در دادسرای کل بیشتر ناظر به مباحثی است که به آن اشاره داشتم.

وی با تائید اینکه دادستان‌ها هم اکنون بیشتر بر رسیدگی بر پرونده‌های قضائی، بازجویی، تحقیق و کشف جرم متمرکز شده‌اند، گفت: ورود دادستان به همه حوزه شاید به نوعی نقض تفکیک قوا و مداخله در امور اجرایی باشد به عنوان مثال اگر دادستان متوجه یک جاده‌ ناایمن شود تنها کاری که می‌تواند انجام دهد این است که تذکر دهد و خود نمی‌تواند به تنهایی کاری را انجام دهد.

مدیرکل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه ادامه داد: بر اساس دستورالعملی که رئیس قوه قضائیه تصویب کرده‌اند به دادستان‌ها این اختیار داده شده که موارد نقض حقوق عامه یا نقض قریب الوقوع حقوق عامه تذکر داده شود، در مواردی دستور توقف صادر کنند و اگر هم این دستور نقض شد تعقیب کیفری انجام دهند.

قاسمی اذعان داشت: دادستان‌ها در حوزه اعلام تذکر نمره ۱۸ از ۲۰ را دریافت می‌کنند، ولی در مورد اینکه آیا این تذکرها نتیجه بخش بوده است؟ پاسخ منفی است، ممکن است دادستانی موردی را تذکر دهد، ولی زمانی که در جای دستگاه اجرایی قرار می‌گیریم، دستگاه‌های اجرایی هزار مانع دارند؛ به عنوان مثال در حوزه قانون هوای پاک، دادستان‌های ما چقدر دستور و تذکر داده‌اند. ۱۶ دستگاه اجرایی، باید قانون هوای پاک را اجرا کنند، ولی وقتی وارد این دستگاه‌ها می‌شویم مواردی را احصا کرده‌اند که مانع از اجرای این قانون شده است.

وی ادامه داد: به عنوان مثال شهرداری‌ها وظیفه نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی را برعهده دارند، اما آیا توان مالی این کار را دارند؟ یا شهرداری مکلف است به ازای هر فرد ۱۵ مترمکعب فضای سبز ایجاد کند، اما آیا توانسته است؟ وزارت نفت مکلف شده است ظرف سه سال بعد از تصویب قانون هوای پاک، تولید بنزین، نفت کوره و نفت سفید را استاندارد تولید کند، اما آیا توانسته است این کار را انجام دهند؟

مدیرکل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه با تاکید بر اینکه مهمترین مانع دستگاه‌های اجرایی در اجرای قانون هوای پاک، بحث بودجه است گفت: به عنوان مثال ۱۲ میلیون موتور سیکلت داریم که ۸۵ درصد آن‌ها فرسوده هستند، هر موتورسیکلت به اندازه ۳ یا ۴ خودرو آلودگی ایجاد می‌کند که باید نوسازی و یا برقی شوند، مردم که خود توان انجام این کار را ندارند، آیا وزارت صنعت می‌تواند این کار را انجام دهد؟

دادستان‌ها نباید در مدیریت اجرایی مداخله کنند

قاسمی تاکید کرد: تذکر از سوی دادستان وجود دارد و گاهی اوقات این مداخلات به جایی می‌رسد که مقامات اجرایی گله مند می‌شوند و این کار را مداخله در امور اجرایی می‌دانند.

وی با بیان اینکه دادستان‌ها نباید در بحث‌ها و مدیریت اجرایی مداخله کنند، گفت: گاهی تذکرها و اخطار دادستان‌ها به حدی است که در مظان مداخله در امور اجرایی قرار می‌گیرند. حفظ حقوق عمومی مقدمه‌ای دارد که باید آن را بپذیریم، حفظ حقوق عمومی با سلام و صلوات نمی‌شود و نیازمند بودجه، امکانات و منابع انسانی است لذا تا زمانی که این امکانات وجود ندارد نمی‌توان این حقوق را حفظ کرد و باید این موضوع را بپذیریم و این مسئله ناظر به دستگاه‌های اجرایی است وگرنه قوه قضائیه کار خود را انجام می‌دهد.

مدیرکل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه تاکید کرد: دادستان‌ها وظیفه قانونی خود را انجام می‌هند و موانع موجود هم باید با یک برنامه‌ریزی طولانی مدت و اصلاح روندها برطرف گردد. موانعی وجود دارد که مدیران شخصاً نمی‌توانند این موانع را برطرف کنند و باید یک سیاست گذاری کلی‌تری صورت گیرد تا این موانع برطرف شود.

قاسمی در خصوص اقدامات صورت گرفته برای احیای حقوق عامه اذعان داشت: قوه قضائیه از سال ۱۳۹۵، معاونت حقوق عامه را در دادستانی کل و در همه دادسراهای مراکز استان‌ها ایجاد کرده است و در شهرستان‌ها هم دادستان‌ها و رؤسای حوزه‌های قضائی بخش، مأمور شده‌اند.

لایحه صیانت از حقوق عامه در شرف ارسال به دولت است

وی افزود: همچنین قوه قضائیه لایحه صیانت از حقوق عامه را تدوین کرده که هم اکنون در شرف ارسال به دولت و مجلس برای تصویب است که در این لایحه، ضمانت اجراها تکمیل و مورد توجه قرار گرفته است.

مدیرکل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه تصریح داشت: بعضی از موارد نقض حقوق عامه، ضمانت اجرا دارند، ولی برای بسیاری از موارد نقض حقوق عامه و نقض حقوق مندرج در قانون اساسی ضمانت اجرا وجود ندارد که این لایحه برای مواردی که در قانون مسکوت مانده بود و ضمانت اجرا نداشت، ضمانت اجرا پیش بینی کرده است.

وی تاکید کرد: همه مواردی که در قانون، ضمانت اجرای مصرح ندارند در این لایحه برای آن‌ها مجازات درجه شش پیش بینی شده است.

قاسمی افزود: متن لایحه صیانت از حقوق عامه در قوه قضائیه نهایی شده است و باید مراحل تصویب را طی کند.

مدیرکل حمایت از حقوق عامه قوه قضائیه اظهار داشت: در حوزه‌های متعدد پرونده‌های زیادی در بحث تصرف اراضی ملی، بستر رودخانه‌ها و تغییر کاربری اراضی زراعی داریم. در پایان هر سال از معاونت‌های حقوق عامه دادستان‌های سراسر کشور آمار را جمع بندی می‌کنیم و یک آمار کلی راجع به عملکرد حقوق عامه در بخش‌های مختلف داریم. در مجموع آنچه که به عنوان پرونده به دستگاه قضائی می‌آید مورد رسیدگی لازم قرار می‌گیرد.

وی تصریح داشت: در حوزه تغییر کاربری قضات ما رأی به قلع و قمع بنا می‌دهند، اما با توجه به اینکه در این رابطه کار فرهنگی صورت نگرفته است، تغییر کاربری نقض مهمترین ارزش‌های جامعه محسوب نمی‌شود، اگر فردی سارقی را بگیرد همه به او کمک می‌کنند، ولی اگر خانه کسی که تغییر کاربری داده باشد را خراب کنید مردم کنار او می‌ایستند و این فرهنگ سازی صورت نگرفته که این فرد چه آسیبی وارد می‌کند، سازمان امور اراضی و وزارت جهاد کشاورزی متولی تخریب بنا است که این تخریب هم هزینه دارد و ضمن آنکه هیچ بلدوزری در بخش خصوصی این کار را نمی‌کند، چون مردم آن بلدوزر را تخریب می‌کنند.

قاسمی گفت: دادستان ما دستور تخریب تغییر کاربری اراضی را می‌دهد، ولی سازمان امور اراضی باید مقدمات تخریب را فراهم کند و این در حالیست که این سازمان بودجه بسیار ضعیفی دارد و گاهی نیز برای تخریب تجمع صورت می‌گیرد و شورای تأمین استان با توجه به ملاحظات سیاسی خواستار تعلل در اجرای حکم تخریب می‌شود بنابر این به این شکل اجرای آرا به تعویق می‌افتد.

وی افزود: در بحث جلوگیری از تغییر کاربری غیرمجاز اراضی موفقیت بسیار کمی حاصل شده است، اراضی کشاورزی مدام تغییر کاربری پیدا می‌کنند و سطح این اراضی محدود می‌شود و شاید اگر به همین صورت پیش برود تا ده سال دیگر در شمال کشور اراضی برای کشت و کشاورزی و باقی نماند.

منبع: خبرگزاری مهر

دیگر خبرها

  • رئال مادرید برد و به قهرمانی سلام کرد
  • سلام من به مدینه، به غربت صادق (ع)
  • حفظ حقوق عمومی با سلام و صلوات نمی‌شود/ دادستان‌ها نباید در امور اجرایی مداخله کنند
  • کدام کشورها در سال ۲۰۲۴ بیشترین تعداد میلیاردرهای جهان را دارند؟ (+ اینفوگرافی)
  • کدام کشورها بیشترین تعداد میلیاردرهای جهان را دارند؟ + اینفوگرافیک
  • سلامنامه‌ای برای صبح شهادت
  • (اینفوگرافیک) کدام کشور‌ها در سال ۲۰۲۴ بیشترین تعداد میلیاردر‌های جهان را دارند؟
  • سلام من به مدینه به غربت صادق (ع) ... + فیلم
  • ام‌القرای جهان اسلام معطر به عطر شهدای گمنام شد
  • «توهین» میلیاردر‌های به تماشاگران